آموزشی

فرم در موسیقی

به عنوان یک موزیسین، اصلی ترین المانی که در حین تنظیم و ساخت یک قطعه ی موسیقی لازم است، شناخت و درک فُرم های موسیقی می باشد. چه به عنوان یک پیانیست، چه بعنوان تنظیم کننده و یا حتی اگر در زمینه موسیقی محقق هستید، داشتن درک درست و شناخت کامل از فُرم می تواند کمک شایانی به تجزیه و تحلیل قطعات موسیقی کند. در ادامه مقاله فرم در موسیقی ۷ فُرم اصلی که در موسیقی های مختلف از آن استفاده می شود برای شما معرفی شده است.

Strophic (AAA)

استروفیک، یکی از ساده ترین و در عین حال پر استفاده ترین فُرم هاییست که در موسیقی یافت می شود. موسیقی هایی که در این فرم تنظیم می شوند عموما در حال تکرار یک یا چند میزان به شکل ثابت هستند و به همین دلیل ساده ترین فُرم موسیقی تلقی می شود. این فُرم موسیقی عموما در آهنگ های مذهبی و یا محلی یافت می شود. تکرار در این فرم نقش اساسی دارد و نهایتا خط ملودی برای تکراری نشدن در هر بخش با تعداد سازهای متفاوتی نواخته میشود. به عنوان مثال اگر یک آهنگ ساز ۸ و یا ۱۶ میزان از ملودی خود را با تکرار صرفا با استفاده از اوج و فرود تکرار کند، از فُرم موسیقایی استروفیک استفاده کرده است. به عنوان نمونه، می توان به آهنگ “صدای سکوت” از نیما مرادی و “نفرین” از علیرضا قربانی اشاره کرد.

Through Composed (فُرم ترکیبی)

فُرم ترکیبی، زمانی در یک قطعه دیده می شود که بخش های مختلف یک آهنگ کاملا از یکدیگر مجزا باشند (چه از نظر گام، چه هارمونی، چه سرعت تمپو، چه شرب میزان و …). تعداد بخش های یک قطعه در این مدل فُرم موسیقی می تواند نامحدود باشد و به عنوان مثال به شکل ABCDE باشد. هر یک از این بخش ها، کاملا متفاوت بوده و گاها میتوان هرکدام را به عنوان اثری جدا تلقی کرد. بر خلاف فُرم سه بخشی، تکرار در این فُرم موسیقی جایز نیست و هر بخش حسی متفاوت از دیگری را به شنونده القا می کند. در قرون ۱۷ الی ۲۰ میلادی این فُرم بین بسیاری از آهنگسازان آن دوره طرفدار داشته و بسیاری از آنها در تنظیم آثار خود از اصول این فرم پیروی می کردند. برای تنظیم کردن یک موسیقی بر این پایه و اساس میتوان سرعت ضرب (تمپو) را ثابت نگه داشت اما یکسان بودن گام و هارمونی جایز نیست؛ صرفا ثابت بودن تمپو در یک اثر ترکیبی ایجاد اتصال در بخش های مختلف آن بوده تا شنونده به صورت یکپارچه اثر را بشنود. به عنوان نمونه، می توان به آهنگ “Bohemian Rhapsody” از گروه افسانه ای Queen اشاره کرد.

Binary (دودویی)

یکی از انعطاف پذیرترین فرم های موسیقی بوده و تنها از دو بخش A و B تشکیل می شود که این دو بخش شباهت کمی با یکدیگر دارند. برای تشخیص این فرم موسیقی، نیاز است تا هر بخش در هنگام شنیدن قابل تشخیص باشد. بسیاری از آهنگ های پاپ از این فُرم موسیقی پیروی می کنند. پارامترهایی که برای ایجاد تفاوت در دو بخش A و B نیاز است: تغییر ریتم، تغییر کسر میزان ، تغییر شدت نواختن، اضافه/کاسته شدن ساز و یا حتی تغییر هارمونی و چیدمان آکوردهاست. فُرم دودویی دو حالت دارد: “می تواند به شکل ساده و یا به شکل چرخشی رعایت شود.”

در حالت ساده المان های بخش A وابسته به المان های بخش B می باشند. به عنوان مثال اگر اثری با آکورد دو ماژور شروع شود، می تواند سُل ماژور را نیز در خود جای دهد. حال اگر گام اصلی آهنگ بر اساس مینور باشد، می توان در بخش B از آکوردهای همسان مینور مانند لا مینور و می مینور استفاده کرد.

در فُرم چرخشی دودویی، تقریبا مانند حالت ساده تمامی مسیر طی می شود؛ اما تفاوت در بخش B رخ می دهد که المان های بسیاری در آن تغییر کرده و یا به آن اضافه می شود. در فُرم چرخشی، برخلاف فُرم سه بخشی Ternary بخش A و B کاملا مجزا از یکدیگر تلقی نمی شوند. در بسیاری از آهنگ های دوره ی کلاسیک مانند از این فرم چرخشی استفاده بسیاری شده است که به عنوان نمونه می توان به بسیاری از سونات های موتزارت و بتهوون اشاره کرد.

Ternary (سه بخشی)

در این فُرم ساختار، قطعه از سه بخش تشکیل شده که بخش ابتدایی و انتهایی یکسان و بخش وسط متفاوت از دو بخش دیگر می باشد؛ در واقع شکل ظاهری بخش ها ABA خواهد بود. این ساختار شبیه به دودویی چرخشی می باشد اما با این تفاوت که بخش اول و سوم کاملا یکسان می باشند و تنها از سه بخش تشکیل می شود. گاها دیده می شود که در بخش اول و سوم که هر دو یکسان می باشد، ممکن است سازبندی کمی تغییر کند و یا اوج و فرودها در ریتم و تمپو یکسان نباشد. به همین دلیل می توان بخش اول را کمی سریع و مانند که پیش درآمد در نظر گرفت و در بخش دوم کمی از سرعت کاست و بیشتر از ملودی های عمیق استفاده کرد. کسانی که در این فُرم آهنگسازی می کنند عموما برای بخش دوم محتوای بیشتری را در اختیار شنونده قرار می دهند و شخصیتی کامل را برای این بخش در نظر میگیرند؛ به شکلی که گاها کاملا مجزا از دو بخش ابتدایی و نهایی تلقی می شود. از نظر گام شناسی و هارمونی، هر سه بخش مانند حالت “دودویی چرخشی” ساخته می شوند. به عنوان مثال اگر بخش اول و آخر در گام ماژور شروع شوند، آکورد شروع شونده ی بخش دوم می تواند Dominant باشد. یا اگر بخش اول و آخر در گام مینور شروع شوند، آکورد شروع شونده ی بخش دوم میتواند ماژور همسان آکورد ابتدای موزیک باشد.

حالتی از فُرم Ternary وجود دارد که وسیع تر و گسترده تر از حالت معمول آن است که به آن compound Ternary نیز می گویند. در این فُرم، هر بخش در دل خود یک Ternary دارد؛ یعنی ABA برای A و B هرکدام یک ABA یا BCB یا ACA و یا DAD دارند. اما بخش اول و آخر باید یکسان باشد و اگر A اول فرم DAD دارد، A آخر نیز باید DAD باشد. این فرم از ساختار موسیقی یکی از پیچیده ترین فُرم های موسیقی محسوب می شود. بسیاری از آثار هایدن، هندل، بتهوون و اسکارلاتی و آثاری که از قرون وسطی بجا مانده، همگی در این فُرم ساخته شده اند. بسیاری از کارهای مینیمال امروزی نیز دوباره به این فُرم بازگشته و از آن تبعیت می کنند.

Rondo

این فرُم از موسیقی حالتِ قرینه دارد و عموما ۵ بخشی و یا ۷ بخشی هستند. به عنوان مثال شاید یک اثر هنری دارای چینش بخش هایی به شکل ABABA و یا ABACABA باشد. می توان در این فُرم از آهنگسازی، با پیشرویِ قطعه بخش A را گسترش داد و به آن ساز و یا ملودیِ هارمونی اضافه کرد. گاها دیده می شود که فُرم قرینه را به اشتباه فُرم سه بخشی تشخیص می دهند؛ که البته با تشخیص بخش C می توان به قرینه بودن فُرم موزیکال یک اثر پی برد.

اگر این فُرم موسیقی را به شکل ۷ بخشی در نظر بگیریم، بخش C می تواند کاملا مجزا از دو بخش A و B باشد و در شروع خود موتیفِ کاملا متفاوتی نسبت با دو بخش دیگر داشته باشد. به همین دلیل فُرم Rondo رو از خاص ترین فُرم های موسیقی می دانند. به شکل معمول، فُرم Rondo برای شنونده زنده تر و طبیعی ترین حالت موسیقایی را دارد. تشخیص این فرم از موسیقی راحت بوده و تنها کافیست که بخش C را بتوان از دو بخش دیگر تفکیک کرد. سمفونی ششم بتهوون، کنسرت ویولن در می ماژورِ باخ و Eine Kleine Natch Musik از موتزارت از برترین آثاری هستند که در این فرم ساخته شده اند.

Arch (کمانه)

قرینه ترین در بین فُرم های موسیقی فُرم کمانه است. ABCBA که بخش C مانند آینه عمل می کند و دو بخش A و B را از یکدیگر تفکیک میکند. در این فرم از موسیقی، در ابتدای هر بخش نغمه های جدیدی به قطعه اضافه می شود و هنگامی که به بخش C می رسیم، در اوج آهنگ قرار داریم. پس از آن دوباره فرود را در موسیقی میشنویم تا در نهایت به بخش اول برسیم. در این حالت قرینه گاها می توان برای ایجاد تنوع در موسیقی برای بخش های A و B که پس از بخش C قرار دارند، کمی ریتم را تغییر داد تا از یکنواختی اثر کاسته شود.

Sonata

این فُرم از موسیقی از سه بخش به نام های  (نمایش) Expostion و Development (پیشرفت و توسعه)  و  (تکرار) Recapitulation تشکیل شده است. فرم سونات می تواند مانند سه بخشی کار کند و گاها با فرم نامبرده شده به اشتباه گرفته شود.  دو بخش نمایش و تکرار از نظر ساختار تِم شبیه به یکدیگر هستند و از هارمونی یکسان تبعیت می کنند. در نوشتن فُرم سونات، در بخش نمایش از فُرم دودویی ساده استفاده می شود. به عنوان مثال اگر آکورد شروع شونده مینور باشد، بخش دوم نمایش می تواند آکورد همسان ماژور آکورد مینور باشد. در بخش دوم که پیشرفت و توسعه نامیده می شود، ساختار موزیک کمی پیچیده تر شده و از نظر هارمونی کمی ناپایداری خواهد داشت. چون میتوان برای این بخش تغییر گام نیز داد، پس مدولاسیون های متفاوت را می توان در این بخش مشاهده نمود؛ همچنین تِم موسیقی در این بخش تغییر خواهد کرد. تفاوت سونات با فُرم سه بخشی در همینجاست. در سونات بخش دوم می تواند کاملا متفاوت باشد و بخش عظیمی از موسیقی را به نمایش بگذارد. در نهایت بخش سوم که تکرار نام دارد به بخش ابتدایی باز میگردد و تنها در هارمونی با آن یکسان خواهد بود. از نقاط تشخیص سونات از فُرم سه بخشی، قسمت سوم موزیک خواهد بود. حتی شاید در بخش سوم گام نیز تغییر کند اما چیدمان آکوردها و استفاده از درجات مانند بخش اول (نمایش) خواهد بود.

یکی از مشخصه های بارز در سونات، حضور پیش درآمد برای هر بخش است. این پیش درآمدها می تواند به یکی از جملات اصلی در “تکرار” و یا “نمایش” اشاره کند. حتی این جملات کلیدی نیز گاها در بخش “توسعه” به شکلی مه آلود شنیده می شود. از بارزترین آثار سونات، میتوان به Moonlight Sonata از بتهون اشاره کرد.

سخن آخر

در این مقاله به شکلی کلی فرم های موسیقی را با یکدیگر شناختیم. لازمه ی هر اثر هنری داشتن فرم می باشد و از نظر بسیاری از منتقدین هنری، تا هنگامی که فرم یک اثر در نیامده باشد، آن قطعه قطعه ی خوب و قابل اتکا محسوب نمی شود. برای دریافت مقاله های بیشتر و اطلاعات کافی در مورد تئوری بنیادین موسیقی، صفحه ی اینستاگرام سازباز را دنبال کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *